سی و یکمین جشن سینمای ایران هم بالاخره پس از ده روز نمایش ماحصل یکسالهی سینماگران کشور به کار خودش پایان داد، جشنی که به سنت هر ساله پایش میلنگید و چشمش هم اندکی چپ بود. سی و یکمین جشنوارهی فیلم فجر به همت مدیر جوانش از نظر اجرایی یکی از ضعیفترین و آشفتهترین جشنوارهای ده سال اخیر بود. به رسم هر ساله فیلمهای زیادی بودند که از چشم هیأت انتخاب دور ماندند و یا به عمد خود را به جشنواره نرساندند و البته فیلمهای نرسیده و کال و البته فارابی نشانی هم بودند که به ناحق خود را رساندند! بعد از سه دهه ما به همهی رسم و رسومات و ادا و اطوارهای این مخلوق سی ساله عادت کردهایم؛ ولی این جوانک نمنمک دارد اخلاقهایی پیدا میکند که چندان برازندهاش نیست، این جوان نیمه بالغ این روزها به صورت قیم خود چنگ میزند!
کاخ جشنواره که گویا سالهاست از قلمرو جمهوری اسلامی خارج شده و مشمول قوانین فرهنگی این مملکت نمیشود و راستش مرد خیلی باید دلش قرص باشد که سالم به آن جا برود و سالم هم برگردد. محل این رویداد فرهنگی! پر است از چهرههای پررنگ و لعاب که دست کم نیمی از آنها برای مردم بیرون کاخ بیگانهاند، شبه ایرانیانی که حتی برای سرود ملی کشورشان هم از جای گرم و نرمشان بلند نمیشوند اما برای گرفتن هدیهی بنجل روابط عمومی جشنواره بارها پلههای کاخ را بالا و پایین میکنند. مردمان بشردوستی که برای فیلمهای بشردوستانهی ضدقصاص اشکها میریزند اما تیزری را که از آنها برای حفظ جان شهروندان استمداد میکند به سخره میگیرند. فرهنگیترین اهالی بزرگترین رویداد فرهنگی کشور که هلهله کردن برای فیلمهایی که نمیپسندند رسم ثابتشان شده و گاهی مست میکنند تا بهتر هلهله کنند.
اما گل سرسبد این جشن ملی! مراسم اختتامیهی آن است، جایی که هنرمندان ملی و متعهد کشورمان منتظرند برای دریافت سیمرغشان به روی سن بروند تا یکی چند آروغ سیاسی یا دستکم روشنفکرمآبانه بزنند تا مبادا کسی پیش خودش فکر کند که آنها لال هستند یا که خدای ناکرده مزاجشان دیگر باد گلو تولید نمیکند! اختتامیهی جشنوارهی فیلم فجر جایی است که به فیلمهای ضدقصاص و فیلمهای که غیرت را لگدمال میکنند جایزه میدهند و هیأت داورانش بیانیهی صد من یک غاز صادر میکند و برای جایزه دادن به کارگردان فتنهگر محبوباش حتی اگر فیلم قابل دیدنی نساخته باشد بالاخره بهانهای جور میکند. این اختتامیه جایی است که شرکتهای دولتی میلیونها تومان از بیتالمال را صرف جایزه دادن به مردان و زنانی میکنند که پنجههایشان را برای خراشیدن صورت نظام تیز کردهاند اما آن قدر شهامت ندارند تا برای این نظام و سینمای دولتیاش کار نکنند!