شب است
باران میبارد
خشم و رحمت توأمان میبارد
میبارد، میشوید، میسازد؛
میبارد، میبَرد، میبُرد؛
در کنج سیاهی، خشم میبارد، شاید هم رحمت
امّا در زیر سقف به حتم که رحمت است.
گوش بسپار به این باران
چه زیبا مینوازد!
چه تلخ مینوازد!
در زیر آن تکّهی مقوای کنار خیابان تلخ است، شاید هم زیبا
امّا در زیر آن حجم سرد بتونی به حتم زیباست.
ببین شب است
باران میبارد
با چشم باز ببین
بدون چتر ببین!