دکتر علیرضا امیدوند / زندگی، فناوری و فراتر از آن
توسعه فردی، مصاحبه شغلی، فکر، اندیشه

زندگی سفری است پر از پیچ و خم‌ها، قله‌ها و دره‌ها، کوه‌ها برای بالا رفتن و اقیانوس‌ها برای اکتشاف. زمان‌های خوب و زمان‌های بد. زمان‌های شاد و زمان‌های غمگین. اما همیشه، زندگی یک حرکت رو به جلو است. مهم نیست که شما در کجای این سفر هستید، به نوعی آن را ادامه می‌دهید؛ و این همان چیزی است که آن را بسیار با شکوه می‌کند.

یک روز، شما از خودتان خواهید پرسید که چه چیزی روی زمین باعث می‌شود تا درون خود احساس خوشبختی و رضایت داشته باشید. آن موقع است که کل جریان زندگی‌تان رو مرور کرده و مهم‌ترین کتاب‌تان را می‌نویسید؛ تمام کارهایی که تا آن روز انجام داده‌اید.

با این حال؛ چیزی که هیچ‌کس به شما نمی‌گوید این است که وقتی کودکی با چشمان گشوده هستید، تمام مسایل کوچک هستند اما با بزرگ شدن شما آن‌ها نیز بزرگ‌تر می‌شوند.

۱. بیش‌تر مردم از این که از تخیل خود استفاده کنند، می‌ترسند

آن‌ها با کودک درون خود قطع رابطه کرده‌اند. آن‌ها احساس نمی‌کنند «خلاق» هستند. آن‌ها همه چیز را «درست همان طور که هست» دوست دارند.

۲. رویای شما برای هیچ کس اهمیت ندارد

برخی از افراد ممکن است علاقه نشان بدهند. برخی ممکن است از تلاش‌های شما حمایت بکنند. اما در پایان روز، هیچ کس به اندازه‌ی شما به رویاهای‌تان اهمیت نمی‌دهد یا دست‌کم به اندازه‌ی شما به آن‌ها اهمیت نمی‌دهد.

۳. دوستان شما وابسته به جایگاه و موقعیتی هستند که در زندگی‌تان دارید

بیش‌تر دوستان فقط برای مدتی همراه شما می‌مانند؛ معمولا با توجه به علاقه‌ی فعلی‌تان. اما وقتی که حرکت می‌کنید، یا اولویت‌های شما تغییر می‌کنند، بیشتر دوستان‌تان نیز تغییر می‌کنند.

۴. پتانسیل شما همراه با سن‌تان افزایش می‌یابد

هرچه افراد پیرتر می‌شوند، فکر می‌کنند که می‌توانند کم‌تر و کم‌تر کار کنند؛ اما در حقیقت، آن‌ها باید قادر به انجام کارهای بیش‌تر و بیش‌تری باشند، چرا که زمان کافی در اختیار دارند تا دانش بیش‌تری را کسب کنند. عالی بودن در کاری یک عادت روزانه است. شما فقط آن گونه متولد نشده‌اید.

۵. خودجوشی و خودانگیختگی خواهر خلاقیت است

اگر تنها کاری که انجام می‌دهید این است که هر روز همان روال دیروز را ادامه دهید، هرگز نمی‌توانید خودتان را در لحظات کشف ناگهانی رها کنید. آیا به خاطر می‌آورید که در کودکی چه اندازه خودجوش و خودانگیخته بودید؟ هر لحظه ممکن است هر اتفاقی بیافتد! شما باید آماده باشید.

۶. شما ارزش «لمس کردن» را فراموش خواهید کرد

آخرین باری که زیر باران بازی کردید، کی بوده است؟

آخرین باری که در پیاده‌رو نشسته بودید و از نزدیک به به ترک‌های آن، به سنگ‌ها، خاک، آسفالت، علف‌های هرز بین آن‌ها و به سبزه‌های اطراف نگاه می‌کردید، کی بوده است؟

باز هم این کار را انجام دهید.

احساس خواهید کرد که به شیطنت زندگی متصل شده‌اید.

۷. بیش‌تر مردم کاری را که دوست دارند انجام نمی‌دهند

درست است. «توده‌های مردم» کسانی نیستند که زندگی‌هایی را که آرزو دارند، زندگی کنند. دلیلش این است که آن‌ها به اندازه‌ی کافی برای خواسته‌هایشان مبارزه نمی‌کنند. این کاری است حاضر نیستند که برای خودشان انجام دهند.

شما نیز هر چه پیرتر شوید و هر چه بیش‌تر به اطراف‌تان نگاه کنید، راحت‌تر می‌توانید باور کنید که شما هم همین راه را خواهید رفت.

تلاش کنید در این دام نیافتید.

۸. خیلی‌ها بعد از دانشگاه دست از مطالعه می‌کشند

از هر کسی که دوست دارید، بپرسید آخرین کتاب خوبی که خوانده است چه بود. شرط می‌بندم اغلب آن‌ها پاسخ می‌دهند؛ «وای، خیلی وقت است که کتاب نمی‌خوانم.»

۹. مردم بیش‌تر از این که گوش دهند صحبت می‌کنند

این روزها، برای من مسخره‌تر از این نیست که بشنوم دو نفر با یک‌دیگر صحبت می‌کنند؛ چرا که اطمینان دارم هیچ یک از آن‌ها به دیگری گوش نمی‌دهد؛ فقط منتظر هستند طرف مقابل صحبت خود را متوقف کند تا بتوانند دوباره شروع به صحبت کنند.

۱۰. خلاقیت نیاز به تمرین دارد

جالب است که ما به عنوان یک جامعه چه قدر از خلاقیت تعریف و تمجید می‌کنیم و با این حال به نظر می‌رسد تا اندازه‌ای که می‌توانیم مانع بیان خلاقانه شده و آن را کنترل کنیم، مگر این که به نحوی برای‌مان سودآور باشد.

اگر می‌خواهید ماهیچه‌های خلاقانه‌ی خود را فعال کرده و فعال نگه دارید، باید روی خودتان تمرین کنید.

۱۱. «موفقیت» یک واژه‌ی نسبی است

در کودکی به ما یاد داده‌اند که «در زندگی به موفقیت برسیم»؛ اما موفقیت واقعا یعنی چه؟ تعریف موفقیت برای یک نفر می‌تواند با تعریف فردی دیگر کاملا متضاد باشد.

پس بهتر است موفقیت خودتان را تعریف کنید.

۱۲. شما نمی‌توانید پدر و مادر خود را تغییر دهید

یک حقیقت غم‌نگیز و دشوار برای مواجهه با بزرگ‌تر شدن: شما نمی‌توانید پدر و مادر خود را تغییر دهید. آن‌ها همان کسانی هستند که هستند.

این که آن‌ها کاری را که شما انجام می‌دهید را تایید می‌کنند یا خیر، در برخی موارد به هیچ وجه مهم نیست. آن‌ها را به این خاطر آوردن شما را به این دنیا آورده‌اند دوست داشته باشید و بقیه‌ی موارد را کنار در بگذارید.

۱۳. تنها کسی که هر صبح باید با او روبرو شوید، خودتان هستید

وقتی جوان‌تر هستید، فکر می‌کنید که باید تمام دنیا را راضی کنید اما این امکان ندارد.

کاری را انجام دهید که باعث خوشحالی شما می‌شود و زندگی‌ای را که می‌خواهید برای خودتان ایجاد کنید. اگر بتوانید چنین کاری کنید، هر روز صبح فردی را که واقعا عاشق آن هستید به شما خیره خواهد شد.

۱۴. هیچ چیز به اندازه‌ی کاری که از درون قلب انجام می‌دهید، حس خوبی ندارد

هیچ مقدار پول یا موفقیت یا اعتبار خارجی هرگز جای آن چه را که از روی عشق پاک انجام می‌دهید، نخواهد گرفت.

قلب خود را دنبال کنید و دیگران نیز به دنبال او خواهند آمد.

۱۵. پتانسیل شما با شناخت کافی از خودتان ارتباط مستقیم دارد

کسانی که خود را می‌شناسند و نقاط قوت خود را به حداکثر می‌رسانند کسانی هستند که به جایی که می‌خواهند برسند، می‌روند.

کسانی که خودشان را نمی شناسند و از سخت کوشی برای شناخت خود گریزان هستند، به طور پیش فرض زندگی می‌کنند. آن‌ها فاقد توانایی لازم برای خلق آینده‌ی خودشان هستند.

۱۶. کسانی که به شما شک دارند، روزی نیازمند شما خواهند بود

کودکی که به شما زور می‌گفت، برای درخواست کار نزد شما خواهد آمد. آن دختری که حاضر نبود با شما قرار ملاقات بگذارد، وقتی موقعیت شما را ببیند، با شما تماس خواهد گرفت. همیشه همین گونه است.

تنها روی خود تمرکز کنید، به آن چه به آن اعتقاد دارید وفادار بمانید؛ و همه خواهید دید که همه‌ی آن‌هایی که در مورد شما تردید داشتند، سرانجام از شما درخواست کمک خواهند کرد.

۱۷. شما بازتابی از ۵ نفر هستید که بیش‌ترین زمان را با آن‌ها سپری می‌کنید

هیچ کس به تنهایی ساخته نمی‌شود. ما همه تصاویر آینه‌ای هستیم، ساخته شده از طریق بازتاب‌هایی که در افراد دیگر می‌بینیم. این یک بازی نیست که شما توسط خودتان انجام دهید. کاری کنید تا توسط کسانی که می‌خواهید مثل آن‌ها باشید احاطه شوید و به مرور زمان، شما نیز چیزهایی را که در آن‌ها تحسین می‌کنید را در خود خواهید داشت.

۱۸. باورها وابسته هستند به آن چیزی که دنبال می‌کنید

هر کجا در حال زندگی باشید و کسانی که در اطراف شما هستند و آرزوهای فعلی شما؛ مواردی هستند که باورهای شما را شکل می‌دهند. به همین دلیل، هیچ کس نمی‌تواند ادعا نمی‌کند که باورها ثابت هستند و یا این که هیچ درست و غلطی وجود ندارد.

آن چیزی را بیابید که برای شما کار می‌کند.

۱۹. هر چیزی در زندگی می‌تواند فاسد شود

مراقب باشید. باز هم، با افزایش سن هیچ درست و غلطی وجود ندارد. یک سازوکار مقابله برای فرد می‌تواند راهی برای استراحت در آخر هفته به روز دیگر باشد. تنها از عادات خود و این که چه گونه زمان خود را سپری می‌کنید آگاه باشید و این که چه عادت‌هایی از درون شما می‌آیند و چرا احساس می‌کنید باید آن‌ها را تکرار کنید.

در این مورد هرگز اشتباه نکنید، همیشه یاد بگیرید. همان طور که گفتم خودتان را بشناسید.

۲۰. در زندگی، هدف این است که خودتان باشید

معنای زندگی چیست؟

برای این که خودتان باشید، همه‌ی شما، همواره، در هر کاری که انجام می‌دهید، هر چیزی که برای شما معنا دارد. شما خالق خودتان هستید. شما شاهکار در حال تکامل خودتان هستید.

بزرگ شدن، درک این مساله است شما هم مجسمه هستید و هم مجسمه‌ساز، هم نقاش و هم پرتره. خودتان را هر طور که مایل هستید نقاشی کنید.

مطالب مرتبط

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *