دکتر علیرضا امیدوند / زندگی، فناوری و فراتر از آن
حمله به ماشین حسن روحانی

من خودم همیشه از مخالفان گفت‌وگو و ایجاد رابطه با آمریکا بوده و هستم چرا که معتقدم ریشه‌ی اختلافات این دو کشور نه در مسایل خرد و کلان سیاسی و غیر سیاسی است و نه در رابطه با امنیت کشور جعلی اسراییل، بلکه اختلاف این دو کشور ریشه در تفاوت ماهیت آن‌ها دارد و ایجاد رابطه و صلح و ثبات میان‌شان نشانه‌ی تغییر ماهیت یک و یا هر دوی آن‌ها است.

با این حال، هر چند از اتفاقات سیاسی اخیر در پی روی کار آمدن دولت آقای روحانی و گفت‌وگوی تلفنی مستیم وی با رییس‌جمهور آمریکا ناخشنود هستم اما اعتراضی هم به آن ندارم زیرا یقیناً و مطابق قانون اساسی هر گونه تغییر در راهبردهای کلان سیاست خارجی کشور جزو اختیارات رهبر جمهوری اسلامی است و رییس‌جمهور تنها مجری این سیاست‌ها است و وی بدون اجازه و هماهنگی با ایشان نمی‌توانسته و اجازه نداشته است که چنین اقداماتی را به انجام برساند. پس بدون شک همان گونه که خود آقای روحانی هم گفته‌اند این اقدامات را با اختیارات تامی که از رهبر انقلاب دریافت کرده انجام داده است و در غیر این صورت این اقدامات با اعتراض صریح ایشان روبه‌رو می‌شد. هر چند که پیش از این آقای خامنه‌ای با به کار بردن اصطلاح «نرمش قهرمانانه» تلویحاً راه را برای رییس‌جمهور منتخب هموار نموده بود.

این‌ها را گفتم تا انزجار خودم را از رفتار به اصطلاح معترضانی که صبح امروز در فرودگاه مهرآباد جلوی خودروی رییس‌جمهور را گرفتند اعلام کنم. علی‌رغم اتفاق نظری در مخالفت با برقراری رابطه با ایالات متحده با آن معترضان دارم ولی رفتار آن‌ها را متضاد با ادعای پیروی از ولایت فقیه می‌دانم. این اعتراض به ویژه شیوه‌ی آن، مصداق بارز ولایت‌گریزی، قانون ستیزی و چماق‌داری است! رهبر معظم انقلاب بارها مخالفت خود را با این حرکت‌ها اعلام کرده‌اند که آخرین این مخالفت‌ها در حمله به سفارت انگلیس و وقایع اخیر قم در یادها کاملاً باقی مانده است.

از سوی دیگر نباید فراموش کنیم که رخ‌دادهای سیاسی اخیر تا حدودی دست‌پخت خود این آقایان است. این تغییرات و رخ‌دادها با روی کار آمدن آقای روحانی کاملاً قابل پیش‌بینی بود و حال نباید از آن‌ها متعجب شد. این آقایان در شب انتخابات زمانی که به تکلیف‌گرایی خود چسبیده بودند، در حالی که کاملاً مشخص شده بود آقای روحانی در نظرسنجی‌ها پیش افتاده و به احتمال زیاد رییس‌جمهور خواهد شد، باید فکر چنین روزهایی را هم می‌کردند. به هر حال پایداری بر تکالیف همیشه هم جواب نخواهد داد و نتایجی دور از انتظار خواهد داشت.

و در پایان عرض می‌کنم؛ چماق‌دار همیشه چماق‌دار است و اصلاح‌طلب و اصول‌گرا هم ندارد، فقط لباس‌شان عوض می‌شود و سرچشمه‌ی نصف مشکلات مملکت از همین دو گروه چماق‌دارِ مدعیِ تهی از اندیشه است.

مطالب مرتبط

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *