نخستین روز از سی و یکمین جشنوارهی فیلم فجر همزمان شد با اولین نمایش فیلم پلیسی «گناهکاران» که ثمرهی اولین همکاری قربیان پسر با قریبیان پدر است.
فیلم «گناهکاران» به کارگردانی «فرامرز قریبیان» از معدود فیلمهای ژانر پلیسی در ایران است که به جشنوارهی فیلم فجر راه مییابد و با استقبال خوب مخاطبان نیز رو به رو میشود، اما این استقبال بیش و پیش از آن که به کیفیت فیلم مربوط باشد به اعتبار و سابقهی نام قریبیان باز میگردد.
البته بیانصافی خواهد بود اگر منکر ارزشهای فیلم قریبیان شویم، «گناهکاران» الحق یکی از سرشناسترین فیلمهای ژانر پلیسی در میان سایر آثار ایرانی این ژانر خواهد بود و این بیشک مرهون قدرت و استعداد «فرامرز قریبیان» در کارگردانی اثر است.
قریبیان که پیش از این توانایی خود در کارگردانی را با ساخت «چشمهایش» به اثبات رسانده بود این بار نیز به خوبی نشان داده است همان طور که همواره از بازیگران با آبروی سینمای ایران بوده است، چیزی هم از کارگردانان پرکار و صاحب نام کم ندارد. او در نشست خبری اولین نمایش عمومی فیلمش دلیل کمکاری و تأخیر خود در بازگشت به دنیای کارگردانی را نبود فیلمنامهی خوب بیان کرد. علیالظاهر قریبیان پس از ساخت «چشمهایش» در سال ۷۸ که در سال ۸۰ به نمایش عمومی در آمد فیلمنامههای زیادی را بررسی کرده است اما هیچکدام را نپسندیده است تا این که پسرش «سام قریبیان» از آمریکا به ایران بازگشت و از میان چند فیلمنامهای که او نوشته بود، از «گناهکاران» خوشش آمد، فیلمنامهای نام اولیهی «قصاص» را بر خو داشت اما با ممیزی ادارهی نظارت و ارزشیابی تغییر کرد.
انصافا آخرین ساختهی قریبیان فیلم خوش ساختی است، «گناهکاران» چه از نظر کارگردانی، از نظر چینش کست و چه از نظر تصویربرداری و تدوین، از استانداردهای بالایی برخوردار است. ولیکن باید اعتراف کرد حفرهها و دستاندازهای بزرگی در فیلمنامهی اثر وجود دارند که مانع میشوند تا مخاطب از تماشای فیلم لذت تام و تمام را ببرد.
«آسمان فرازمند» (بهاره کیانافشار) دختر یک سرهنگ بازنشسته پس از سالها زندگی در آمریکا به ایران بازگشته و به شیوهی عجیبی به قتل میرسد. دو کارآگاه مسئول رسیدگی به این پرونده میشوند؛ «سرگرد تدین» (فرامرز قریبیان) و «نادر روانگر» (رامبد جوان). روانگر در گذشته با «سرهنگ فرازمند» (محمد متوسلانی) پدر آسمان همکار و از خواستگاران دختر او بوده است اما با مخالفت وی از این ازدواج صرفنظر کرده است. تدین نیز پلیسی سرکش، عاصی و بیرحم است که برای دستگیری و اعتراف گرفتن از مجرمین از اعمال هیچ رفتار غیرقانونی کوتاهی نمیکند. این دو کارآگاه کارکشته به سراغ دوستان مقتوله و کسانی که وی با آنها رابطه داشته میروند و از آنها بازجویی کرده و احتمالات را بررسی میکنند. پسری که عاشق «آسمان» بوده و در این عشق ناکام مانده است و حالا روزگار خوشی ندارد، «مهندس القائیان» (کورش تهامی) که رییس و همسر صیغهای سابق او بوده و آسمان این اواخر از او اخاذی میکرده، «مریم» (شقایق فراهانی) دوست و همکار مقتوله که با حسادت خود باعث جدایی آسمان از پسری که عاشقش بوده و القائیان شده است، «ضیاء معمار» (رضا رویگری) رستوراندار داخل ایران و صاحب یک باشگاه شبانه در خارج از ایران که آسمان پس از جدایی از القائیان به وی پناه برده و پارتنر او به حساب میآید. اما در جریان فیلم تمامی این مظنونین یا به عبارتی دیگر این گناهکاران به شکل مشکوکی با رسوایی رو به رو شده و سپس به قتل میرسند تا در نهایت انگشت اتهام به سوی پدر آسمان نشانه میرود که او نیز با صحنهسازی «سرگرد نادر روانگر» کشته میشود و در پایان میفهمیم قاتل همین «نادر روانگر» است، البته مخاطبانی با هوش متوسط از همان اواسط فیلم خواهند فهمید که قاتل کیست!
در پایان فیلم نیز کارگردان یکی از اصلیترین خطوط قرمز ژانر پلیسی در ایران را شکسته که به احتمال زیاد در زمان نمایش عمومی در سینماها با ممیزی و یا دستکم اعتراض نیروی انتظامی مواجه خواهد شد؛ قاتل نه تنها در پایان قصر در میرود و قتل را به گردن پدر آسمان میاندازد بلکه خود در حرفهی پلیسی خود با تشویق و ترفیع درجه پاداش میگیرد! البته قریبیان در نشست خبری فیلمش عنوان داشت که این سکانس ممیزی اشتباه وزارت ارشاد بوده است و پلیس خطاکار قرار بوده در پایان به سزای اعمالش رسیده و توسط تدین کشته شود. هر چند این ممیزی اشتباه! پایانبندی فیلم را تا حدودی بهتر کرده است اما همان طور که گفته شد به احتمال بسیار اثر را در محاق توقیف و یا جرح و تعدیل قرار خواهد داد. به دیگر خطوط قرمز شکسته شده در «گناهکاران» که این احتمالات را تقویت میکنند میتوان به نوع روابط آسمان و القائیان و صحنههای مربوط به باشگاه شبانه در ترکیه اشاره کرد که با خطوط تعریف شده در سینمای ایران همخوانی ندارند.
علاوه بر رو شدن زودهنگام دست فیلمساز که پیشتر به آن اشاره شد باید به اشکالات دیگری در فیلم اشاره کرد که منطق آن را زیر سوال میبرند. از آن جایی که «گناهکاران» یک فیلم پلیسی یا دستکم معمایی کارآگاهی است پس علیالقاعده باید با نگاه پلیسی هم به آن نگاه کرد و همین نگاه است که اشکالات فیلمنامه را آشکار میکند.
نخستین ایرادی که به فیلمنامهی «گناهکاران» وارد است شخصیتپردازی ضعیف و ناقص از گناهکاران است به طوری که قاتل بودن هیچ کدام برای مخاطب نمیتواند باورپذیر باشد و هر بار که بازسازی صحنهی قتل برایش پخش میشود مطمئن است که قاتل این فرد نیست، پس از همان ابتدا در ذهن خود به دنبال مظنون دیگری میگردد.
اما مهمترین دستاندازی که فیلمنامهی اثر با آن رو به روست سرنخهای پلیسی است که بر آنها تکیه کرده است. در وهلهی اول نباید فراموش کرد اقتضای زمینه و نحوهی انجام قتلها یک برنامهریزی دقیق قبلی و بدون خطاست در حالی که بیشتر وقایع بر نوعی اتفاق استوار هستند. انتصاب «روانگر» به عنوان دستیار «سرگرد تدین» در پروندهی «آسمان فرازمند» کاملا اتفاقی و غیرقابل پیشبینی و برنامهریزی است و اگر حضور روانگر در این جایگاه نبود تدین در همان اوان پرونده به احتمال زیاد پی به انگیزهها و مجرمیت او برده و وی دستگیر میشد. از سوی دیگر روانگر به خانه و اسناد مقتوله دسترسی پیدا نمیکرد. پرسشهای زیادی مطرح است؛ محل کار پسر دلباختهی آسمان،هتل محل اقامت القائیان پس از جدایی از همسرش خانم القائیان (نسرین مقانلو) و خانهی مریم دوست آسمان چگونه توسط «سرگرد روانگر» پیدا میشوند و وی چطور وارد این مکانها میشود تا آنها را به قتل برساند؟! روانگر بر چه مبنایی حکم به گناهکار بودن و قتل «مریم» میدهد؟! انگیزههای این قتل و همین طور قتل پسرک عاشق چندان مشخص نشده است!! جامهدار باشگاه شبانه بر چه مبنا و چه طور لباس فرد دیگری را به روانگر تحویل میدهد و او چگونه موتورسیکلت شخص دیگری را از جلوی چشم نگهبانان سرقت میکند!؟ و روانگر چگونه و بر چه منطقی مسیر حرکت و فرار «ضیاء معمار» را در خیابانهای ترکیه حدس میزند تا به بدون تعقیب کردن سر راهش سبز شود و او را به قتل برساند؟!
در مورد «سرهنگ فرازمند» (محمد متوسلانی) نیز به دلایل متعدد میتوان به برائت وی از قتلها حکم داد در حالی که در فیلم پلیس تنها به صرف ادعای یکی از کارآگاهان پرونده میپذیرد قاتل پدر آسمان است! شیوهی قتل آسمان و تعدادی از قتلهای پس از آن نیروی بدنی بالای و هوشمندی و دقت خاصی را میطلبد که سن و سال سرهنگ فرازمند چنین امکانی را از او سلب کرده است! در ضمن او چه طور میتوانسته از افراد مرتبط با دخترش و جزئیات مربوط به آنها آگاه شود؟! همچنین فرازمند از کشور خارج نشده است در حالی که «ضیاء معمار» در خیابانهای ترکیه به به قتل رسیده است! و البته باید توجه داشت که آزمایشگاه جرم شناسی با توجه به فاصله و زاویهی شلیک و اثر باروت بر روی دست و نیز شکل دست جسد و محل افتادن اسلحه بر روی زمین به راحتی میتواند ثابت کند که صحنهی کشته شدن سرهنگ فرازمند کاملا جعلی و صحنهسازی شده است!!
دلایلی که ذکر شد مجموعه عواملی هستند که مانع میشوند تا «گناهکاران» را یک فیلم پلیسی شاخص بنامیم. اما همان طور که پیشتر هم گفته شد دومین ساختهی «فرامرز قریبیان» از نظر باقی عوامل اثری با کیفیت بالا محسوب میشود. نحوهی گرهافکنیها و گرهگشاییها، علیرغم تمام ایراداتی که ذکر آنها رفت، کاملا به جا و حساب شده است و مخاطب از این نظر با فیلمی مهیج و جذاب مواجه است «گناهکاران» سرشار از لحظات و موقعیتهای دیدنی است و به شدت میکوشد نمونههای ناب و ماندگار سینما در ژانر پلیسی مانند «لبهی تاریکی» (مارتین کمپبل)، «محلهی چینیها» (رومن پولانسکی)، «هری کثیف» (دان سیگل) و به ویژه «هفت» (دیوید فینچر) را به خاطر آورده و به آنها ادای دین نماید.
به لحاظ فیلمبرداری و تدوین نیز «گناهکاران» در شرایط خوب و قابل دفاعی قرار دارد. حرکات سریع چرخشی، فلش بکها و تدوینهای موازی، تصاویر درشت و برجسته از چهرهی شخصیتها و ضربآهنگ تند و پرکشش؛ تمام این عوامل به همراه موسیقی خوب «فردین خلعتبری» فضای جذاب و پرتعلیقی را ایجاد کردهاند که مخاطبان را تا پایان فیلم در سالن نگه میدارند.
از نظر بازیگری نیز «گناهکاران» را میتوان در سطح خوبی قلمداد کرد. «رامبد جوان» که مخاطبان همواره او را با نقشهای کمدیاش به خاطر میآورند، این بار در نقشی جدی و غیرمتعارف برای خود ظاهر شده و با شایستگی از پس آن برآمده است. «جوان» علیرغم دیالوگهای اندک نقش «سرگرد نادر روانگر» را با قدرت بر پردهی سینما نشانده و نقش یک پلیس مرموز و قاتلی خونسرد را به خوبی ایفا کرده است.
«رضا رویگری» نیز با آن که نقش «ضیاء معمار» برای وی چندان کار تازهای محسوب نمیشود اما باز هم با هنرمندی تمام توانسته توانمندی و استعداد خود را به رخ کشیده و چهرهای باورپذیر و جذاب از نقش خود ترسیم نماید.
باقی نقشها متاسفانه با آن که به خوبی ایفا شدهاند حرف تازهای برای گفتن ندارند. «فرامرز قریبیان» در نقش «سرگرد تدین»، «کورش تهامی» در نقش «مهندس القائیان»، «نسرین مقانلو» در نقش همسر القائیان، «قطبالدین صادقی» در نقش رییس پلیس، «همایون ارشادی» در نقش بازرس؛ همه در حال تکرار خود و تجربیات پیشین خود در نقشهای مشابه هستند و چیز تازهای ندارند ولی با این حال به خوبی در نقشهای خود ظاهر شدهاند و کم نگذاشتهاند. و البته حضور دوبارهی «محمد متوسلانی» را در سینما پس از سالها غیبت در نقش «سرهنگ داریوش فرازمند» باید قدر دانست زیرا که از پس ایفای نقش پدری بیتفاوت و بریده از فرزند به خوبی ظاهر شده است و به شایستگی از پس آن برآمده است.
در هر حال با ساخت «گناهکاران» قریبیان نشان داد همان قدر در کارگردانی توانا و با آبروست که در بازیگری به واسطهی آن سابقهای خوب از خود به جا گذاشته است. او اثبات کرده است که اصول فیلمسازی را به خوبی میشناسد و میتواند به واسطهی آگاهی و تجربهی خود از پس موقعیتها و بازی گرفتن از بازیگران سرشناس بر آمده و فیلمی با استانداردهای بالای ژانر بسازد.