افزایش جمعیت در کشورهای در حال رشد، کاهش منابع و امکانات موجود در این کشورها و پیدایش نیازهای اجتماعی واقتصادی جدید همگی سبب توجه نهادها و مقامات مسئول در این کشورها به این نیازها و چاره اندیشی بنیادین یا مقطعی برای آنها شده است.
در این مقاله از یک سو به تشریح نقش فناوری اطلاعات در توسعه فرصتهای کارآفرینی پرداخته میشود و از سوی دیگر تعامل دو سویه میان این دو مورد بررسی قرار میگیرد. در پرتوی مباحث مطرح شده، کوشش میشود تصویری روشن از توانمندیهای بالقوه و بالفعل این فناوری در ایجاد فرصتهای نوین شغلی ارایه گردد.
بنا بر بررسیهای به عمل آمده و بر اساس آمارهای موجود، یکی از مهمترین مشکلات فرا روی جوامع در حال توسعه و حتی کشورهای صنعتی مشکل بیکاری است. مجموعه راه حلهایی که برای رفع این مشکل جهانی ارائه شده است، به اصطلاح «کارآفرینی» خوانده میشود.
در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار امروزی که با تغییرات و تحولات سریع بین المللی همراه شده و فرایند گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی را سبب ساز گریده است، از کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی یاد میشود که میتواند در رشد اقتصادی کشورها، ایجاد اشتغال و رفاه اجتماعی نقش مهمی را بر عهده داشته باشد.
امروزه دیگر اقتصاد ملی جای خود را به اقتصاد جهانی داده است و در این عرصه کشورهایی موفق خواهند بود که فرصتهای شغلی را تنها به چارچوب جغرافیایی خود محدود نسازند، بلکه فضای کاری وسیعی به وسعت جهان در ذهن خود داشته باشند.
اما به واقع چه ابزار یا وسیلهای میتواند چنین فضای گستردهای را فراهم نماید؟ فناوری اطلاعات و در راس آن اینترنت پاسخ این سوال را به آسانی داده است. کاربردهای گوناگون اینترنت طی دهه اخیر سبب شده است تا این امکان ارتباطی فرضیهای را که در گذشته با شک و تردید تحت عنوان «دهکده جهانی» مطرح میشد، امروز برای ساکنان زمین به واقعیتی ملموس تبدیل نماید.
مکانات منحصر به فرد اینترنت سبب پیدایش شکل جدیدی از تجارت شد که امروزه به نام تجارت الکترونیک شناخته شده است. انجام تعاملات تجاری به صورت پیوسته و سهولت در پرداخت و دریافت وجوه سبب ایجاد تحولی شگرف در شکل و ماهیت تجارت گردیده است.
تمام این امکانات و توانمندیها به دست توانمند کسانی به وجود آمده اند که فکری خلاق و ذهنی با استعداد داشته اند. این افراد کارآفرینان واقعی هستند؛ چرا که نه تنها سبب خود اشتغالی و اشتغال زایی برای مجموعههای انسانی وابسته به خودشان شده اند، بلکه میلیونها فرصت شغلی را نیز تنها با اتصال به اینترنت برای میلیونها نفر از ساکنان این کره خاکی فراهم ساخته اند.
بنا بر این از یک سو با فناوری اطلاعات به عنوان بستر اشتغال زای جهانی روبرو هستیم و از سوی دیگر با کارآفرینانی مواجه میشویم که هر روز فرصتهای جدیدی را برای جویندگان شغل و کار در فضای مجازی ایجاد مینمایند. این کارآفرینان طیف وسیعی را از ارایهکنندگان خدمات و محصولات در اینترنت تا برنامه نویسان و متخصصان فناوری اطلاعات در بر میگیرند. بنابراین، اقتصاد دنیای امروز بر پایه نوآوری، خلاقیت و استفاده از دانش به ویژه دانش اطلاعات و ارتباطات استوار است. چنین اقتصادی را اقتصاد مبتنی بر دانش یا اقتصاد دانشبنیان میگویند.
در این مقاله از یک سو به تشریح نقش فناوری اطلاعات در توسعه فرصتهای کارآفرینی پرداخته میشود و از سوی دیگر تعامل دو سویه میان این دو مورد بررسی قرار میگیرد. در پرتوی مباحث مطرح شده، کوشش میشود تصویری روشن از توانمندیهای بالقوه و بالفعل این فناوری در ایجاد فرصتهای نوین شغلی ارایه گردد.
کارآفرینی چیست، کارآفرین کیست؟
کارآفرینی موضوعی است که از اواخر قرن بیستم مورد توجه محافل آموزشی کشورهای جهان قرار گرفته است. بررسی تاریخ ادبیات کارآفرینی مؤید آن است که این واژه اولین بار در تئوریهای اقتصادی و توسط اقتصاد دانان ایجاد شده و سپس وارد مکاتب و تئوریهای سایر رشتههای علوم گردیده است.
کانتیلون (۱۷۵۵) که ابداع کننده واژه کارآفرینی است، کارآفرین را فردی ریسکپذیر میداند که کالا را با قیمت معلوم خریداری میکند و با قیمت نامعلوم میفروشد. جین بپتیست سی کارآفرین را هماهنگکننده و ترکیب کننده عوامل تولید میداند اما ویژگی خاصی را برای او در نظر نمیگیرد (استیونسون و جاریلو ۱۹۹۰). به عبارت دیگر فردی باید عوامل تولید (زمین، نیروی کار و سرمایه) را جهت تولید، تجارت یا ارایه خدمات ترکیب کند که به این شخص «کارآفرین» و به کار او «کارآفرینی» گفته میشود (عابدی ۱۳۸۰).
یکی دیگر از تعاریف کامل و جامع کارآفرینی توسط شومپیتر ارایه شده است. وی در کتاب خود با عنوان «ئئوری توسعه اقتصادی» بین مفهوم واژه نوآوری و اختراع تفاوت قایل شده است و نوآوری را استفاده از خطرپذیری اختراع برای ایجاد یک محصول یا خدمت تجاری میداند. به نظر وی نوآوری عامل اصلی ثروت و ایجاد تقاضاست. بنابراین کارآفرینان مدیران یا مالکانی هستند که با راه اندازی یک واحد تولیدی- تجاری از اختراع بهرهبرداری میکنند (زیلاگی و والاس ۱۹۸۷).
با توجه به تعاریف ارایه شده در این خصوص میتوان گفت کارآفرین کسی است که:
- کار و شغل ایجاد کند.
- خوداشتغالی و دیگر اشتغالی ایجاد کند.
- ارزش افزوده ایجاد کند.
- محصولات یا خدمات جدید به وجود آورد.
- خلاقیت و نوآوری کاربردی داشته باشد.
- با خطرپذیری، فعالیتهای تولیدی و اقتصادی انجام دهد.
- نیازها را شناسایی و آنها را برآورده سازد.
- فرصتها را به دستاوردها تبدیل کند.
- منابع و امکانات را به سوی هدف هدایت کند.
- برای تقاضاهای بالقوه محصول بیافریند (پیش بینی در عرضه و تقاضا).
- ایده خلاق را به ثروت تبدیل کند.
انواع کارآفرینی
در یک نگاه کلی میتوان کارآفرینی را به دو نوع اساسی تقسیم نمود. کارآفرینی فردی و کارآفرینی سازمانی (موسوی ۱۳۸۷). اگر نوآوری و ساخت محصولی جدید یا ارایهی خدماتی نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد؛ آن را کارآفرینی فردی و اگر حاصل تلاش یک تیم در سازمانی باشد؛ آن را کارآفرینی سازمانی مینامند.
بسیاری از کارآفرینان کار خود را در قالب ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط (SMEها) شروع مینمایند. این شرکتها سهم به سزایی در توسعه صنایع پیشرفته وایجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکتهای بزرگ از انعطاف پذیری بالایی برخوردارند.
لذا بسیاری از دولتها متقاعد شده اند که باید بستر رشد را برای واحدهای کوچک و متوسط در قالب مراکز نوآوری و رشد فناوری، پارکهای صنعتی و فناوری فراهم نمایند و آنها را تا زمانی که بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد بازار شوند، حمایت کنند. در کشورهای جنوب شرقی آسیا ۹۵% کل بنیادهای اقتصادی و صنعتی کشورها را SMEها تشکیل داده و به عنوان رکن اساسی در اقتصاد و اشتغال این کشورها تاثیرگذارند (موسوی ۱۳۸۷).
نقش فناوری اطلاعات در توسعه فرصتهای کارآفرینی
امروزه روشن شده است که اطلاعات و ارتباطات دو قدرت مهم هستند. این دو هم خود ارزش دارند و هم ارزش بوجود میآورند. فردی که از بازراهای مختلف و قیمت اجناس در آن بازراها اطلاع داشته باشد یا از گذشته و آینده بازار باخبر باشد، تصمیمات بهتری را برای رسیدن به سود بیشتر میتواند بگیرد. اطلاعات علاوه بر ارزش ذاتی، جنبه دیگری دارد که به دانش منتهی میشود و در مکانیزم تصمیمگیری و انجام بهتر آن اثر میگذارد. ارتباطات نیز مانند اطلاعات ارزشمند بوده و ارزش افزودهای متناسب با اندازه و نوع ارتباطات نصیب افراد میکند.
اطلاعات و ارتباطات دو ابزار اساسی مورد نیاز هر فعالیت کارآفرینی هستند. کارآفرینی در انزوا و بدون حمایت نهادها، سازمانها و انسانها امکانپذیر نیست. کارآفرینی مستلزم کشف یک نیاز اجتماعی است. و کشف نیازهای اجتماعی به شناخت اجتماع، نیازهای آن و بافت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی آن وابسته میباشد. در شناسایی نیاز هر فعالیت کارآفرینانه، ایدهپرداز یا تئوریسین میبایست نسبت به محیط بینش و بصیرت داشته باشد و بداند چه راهحلهایی برای رفعآن نیاز، در نقاط دیگری از دنیا ارائه شده است. بنابراین اطلاعات و دانش مانند ارتباطات از ملزومات هر فعالیت کارآفرینی است.
فناوری اطلاعات و در راس آن اینترنت شرایط تازهای را پدید آورده است که در آن تولیدکنندگان، تامینکنندگان، فروشندگان و مشتریان، و تقریبا همه عوامل دستاندرکار یک چرخهی اقتصادی قادرند در یک فضای مجازی مشترک با یکدیگر در ارتباط باشند و به تبادل اطلاعات، خدمات، محصولات و پول بپردازند. اینترنت تئوریها و نظریات جدیدی را به میان آورده است که یکی از آنها اشتغال پیوسته است.
در این نوع اشتغال فرد شاغل کار خود را با استفاده از امکانات رایانهای انجام میدهد و حاصل کار را (که میتواند محصولی مانند یک نرمافزار یا خدمتی نظیر کاوش باشد) از طریق اینترنت در اختیار کارفرما یا مشتریان قرار میدهد. جالبتر آن که دریافت دستمزد یا پرداخت مبالغ نیز با استفاده از اینترنت و از طریق مجاری اعتباری اینترنتی نظیر حسابهای اینترنتی و کارتهای اعتباری صورت میگیرد. مجموعه این فعالیتها و تعاملات در قالب آنچه که امروزه تجارت الکترونیک نامیده میشود، قابل بررسی است.
در حقیقت تجارت الکترونیکی یکی از نمودها و کاربردهای ویژه فناوری اطلاعات است و هم اکنون حجم وسیعی از تعاملات بازرگانی در کشورهای پیشرفته به شیوه الکترونیکی صورت میپذیرد. بر اساس آمارهای رسمیاعلام شده، تجارت الکترونیکی آمریکا طی سال ۲۰۰۲ بالغ بر ۶/۱ هزار میلیارد دلار بوده است که پیشبینی میشود در سال ۲۰۰۶ به ۱/۷ هزار میلیارد دلار برسد. تجارت الکترونیکی مالزی در سال ۲۰۰۲، ۷/۱۳ میلیارد دلار بود که پیش بینی میشود در سال ۲۰۰۶ به بیش از ۱۵۸ میلیارد دلار خواهد رسید. بدیهی است که رسیدن به چنین حجمهای دلاری در تجارت الکترونیکی بر اساس برنامهریزی و استفاده از فرصتهای تجاری امکانپذیر خواهد بود.
شرکتهایی مانند Yahoo، eBay،Amazon و دیگران در مدت کوتاهی توانستهاند ارزش بسیاری را کسب نمایند. آمارها نشان میدهد که در طی ۵ سال آخر قرن گذشته ارزش برخی از این شرکتها بیش از ۲۰۰ برابر شده است (ویلسون ۱۹۹۹). کارآفرینی در اینترنت به این موارد خلاصه نمیشود و موارد بسیاری به ویژه در زمینه نرمافزارهای مبتنی بر شبکه و همچنین محتویات شبکه وجود دارد.
کارآفرینی در شیوههای جذب مشتریان اینترنتی، بازاریابی اینترنتی، همکاریها و شبکههای مجازی، واقعیت مجازی، آموزش و کار از راه دور و … همه و همه گستردگی کارآفرینی در عصر اطلاعات را نشان میدهند.
اینترنت شبکهای مجازی است که تا حد زیادی مستقل از محل میباشد. این شبکه بازاری بدون مرز است که میتوان به راحتی در آن تجارت نمود. برای این منظور میبایست افراد کارآفرین با ایدههایی نو، شرکتهایی اینترنتی را تاسیس کنند و پس از مدتی که ارزش فوقالعادهای یافتند آنها را بفروشند.
گسترش روز افزون اینترنت در عرصههای گوناگون خدمات که بر مبنای پیدایش نیازهای جدید صورت میگیرد، سبب شده است تا هر روز افراد بیشتری جذب این بازار کار مجازی شوند و شانس خود را در یافتن مشاغل مناسب امتحان کنند. مؤسسات، سازمانها و نهادهای خصوصی و دولتی در همه کشورها بر آن شده اند تا معرفی محصولات و خدمات خود را در بستر اینترنت انجام دهند، از این رو اولین نیازی که فرا روی آنها قرار میگیرد؛ مراجعه به افرادی است که از دانش و مهارت کافی برای انجام چنین فعالیتهایی برخوردار باشند.
طبیعی است که امروز نمیتوان موسسات را عاری از متخصصان فناوری اطلاعات یافت. ورود رایانه و فناوریهای مرتبط با آن به بازار کار و تجارت و کاربرد روز افزون تعاملات اینترنتی سبب شده است که بازاری دایمی برای متخصصان فناوری اطلاعات به وجود آید. بنا براین فناوری اطلاعات به عنوان یک پدیده به نوبه خود سبب کارآفرینی در حوزههای مختلف گردیده است.
ویژگیهای موثر فناوری اطلاعات در توسعه فرصتهای کارآفرینی
فناوری اطلاعات با برخورداری از ویژگیها و قابلیتهای مختلف توانسته است انعطافپذیری شایان توجهی را در زمینه کارآفرینی از خود نشان دهد. همین ویژگیها سبب افزایش کارایی این فناوری در امر کارآفرینی و ایجاد اشتغال شده اند. در یک نگاه کلی میتوان به برخی از این ویژگیها اشاره نمود:
- افزایش سرعت
محاسبه و پردازش سریع اطلاعات و انتقال فوری آن، زمان انجام کار را کاهش و در نتیجه بهرهوری را افزایش میدهد. فناوری اطلاعات امکان جستجو و دستیابی سریع به اطلاعات را نیز فراهم میکند.
- افزایش دقت
در مشاغل مبتنی بر انسان دقت انجام کار متغیر است؛ درحالیکه فناوری اطلاعات دقتی بالا و ثابت را تامین و تضمین میکند. در انواع فعالیتهای پردازشی و محاسباتی دقت کامپیوتر به مراتب بیشتر از انسان است.
- کاهش اندازه فیزیکی مخازن اطلاعات
با توسعه فناوری اطلاعات و بکارگیری آن دیگر لزومی به حمل و نگهداری حجم زیادی از کتابهای مرجع تخصصی وجود ندارد. به راحتی میتوان در هر دیسک فشرده اطلاعات چندین کتاب را ذخیره نموده و یا آنکه منابع مورد نیاز را از طریق شبکههای رایانهای دریافت نمود.
- رفع برخی از فسادهای اداری
استفاده از فناوری اطلاعات شفافیت در انجام کارها را افزایش میدهد و بسیاری از واسطهها را حذف میکند. این دو مزیت کلیدی منجر به رفع برخی از فسادهای اداری خصوصاً در سطوح پایین میشوند.
- ایجاد امکان کار تمام وقت
به کمک فناوری اطلاعات بسیاری از استعلامها و مراجعات افراد و غیره از طریق شبکههای کامپیوتری و به صورت خودکار انجام میگیرد. بنابراین میتوان به صورت بیست و چهار ساعته از آن بهره گرفت.
- ایجاد امکان همکاری از راه دور
مخابرات، تلفن، تله کنفرانس، ویدیو کنفرانس و همچنین سیستمهای همکاری، تبادل الکترونیکی دادهها و غیره نمونههایی از کاربردهای فناوری اطلاعات در این زمینه هستند.
- کاهش هزینههای سیستم یا سازمان
با توجه به موارد فوق به خصوص افزایش سرعت که باعث انجام تعداد کار بیشتر میشود و انجام کار تماموقت، بهرهوری سیستم افزایش مییابد و در نتیجه باعث کاهش مقدار زیادی از هزینهها میگردد.
وضعیت فعلی و آینده در بازار کار فناوری اطلاعات
در گزارشی که توسط مجمع فناوری اطلاعات آمریکا برای سال ۲۰۰۳ تهیه و ارایه شد، روشن ساخت در آینده تقاضا برای نیروی کار فناوری اطلاعات در کشورهای در حال رشد رو به فزونی خواهد گذاشت و در کشورهای پیشرفته کاهش خواهد یافت. همچنین در گزارش مذکور آمده است که تفاوتهای چشمگیری میان روشهای شرکتهای IT و غیر IT در رسیدگی به نیازهای نیروی کار وجود دارد، از جمله تمایل به صادر نمودن متخصصان معینی از مشاغل IT به کشورهای خارجی.
در حال حاضر از هر ۱۰ نفر کارمند IT ۹ نفر در بانکها، شرکتهای بیمه، کارخانههای تولیدی و دیگر سازمانهای غیر IT کار میکنند. بررسی جدیدی که توسط مجمع فوقالذکر به عمل آمده است، نشان میدهد که نه تنها اکثریت کارکنان IT در خارج از صنعت IT فعالیت دارند، بلکه دیدگاه و امیدهایی که از دو گروه کارکنان IT و غیر IT وجود دارد، به طور کل متفاوت است.
در سالهای گذشته مشاغل IT با یک ضریب رشد دو رقمی به عنوان راهی برای پیشرفت مطرح بودند، حداقل برای کسانی که به دنبال سریعترین روش استخدام بودند. اکنون نسبت به سالهای قبل چیزهای زیادی تغییر کرده است، حتی اقتصاد هم روند بهبود خود را خیلی آرام و به تدریج طی میکند.
امکان استخدام خارج از صنعت IT بااطمینانتر به نظر میرسد و به آشفتگی کمتری دچار میشود. شرکتهای غیر IT استعداد بیشتری در استخدام نیروی کار مطابق برنامههای خود دارند و مشاغل را به ندرت به خارج از کشور منتقل میکنند، ضمن آن که روند افزایش حقوق در آنها طبیعیتر است و پرداخت مابهالتفاوت یا مساعده به کارکنان را قطع نمیکنند.
واقعیت در آمریکا این است که شرکتهای فناوری اطلاعات ۴۱۲۱۹ نفر از کارمندان خود را بین فصل اول سال ۲۰۰۲ و فصل اول سال ۲۰۰۳ اخراج کردند که این رقم در مورد شرکتهای غیر IT بالغ بر ۴۳۸۹۲۴ بود. استخدام در شرکتهای IT طی یک دوره ۱۲ ماهه همچنان ناچیز بود. این دادهها به معنای آن هستند که نیروی کار IT در کشورهای پیشرفته و صنعتی در حال ثبات و استقرار است.
بازار نرم مشاغل IT نشان دهنده این حقیقت بوده است که از هر چهار شرکت سه شرکت میگویند طی دوازده ماه گذشته تغییری در پرداخت حقوق کارکنان IT خود نداشتهاند. ۷۶ درصد از شرکتهای غیر IT و ۴۹ درصد از شرکتهای IT که این تغییر را داده اند، میگویند طی سال گذشته پرداختها را افزایش داده اند. فقط ۸ درصد از شرکتها که دست به کار شده اند، میگویند که طی ۱۲ ماه گذشته پرداختهایشان همچنان در سطح پایینی قرار داشته است.
شرکتهای IT بیش از ۲۰ برابر بیشتر از این رقم نسبت به شرکتهای غیر IT سهم داشته اند. ۱۷ درصد از شرکتها میگویند که برای تغییر در پرداختها برنامه ریزی کرده اند و این کار را در ارتباط با کارکنان IT طی ۱۲ ماه آینده انجام خواهند داد. ۶۵ درصد از شرکتهای IT میگویند دستمزدها را افزایش خواهند داد، در حالیکه ۱۱ درصد میگویند حقوقها را کاهش خواهند داد (حجازی ۱۳۸۳).
اما در کنار این واقعیتها افقهای امید بخشی نیز به چشم میخورند. همان طور که اقتصاد تعداد فزایندهای از متقاضیان واجد شرایط کار را به وجود آورده است، مدیران کارفرما نیز میتوانند در پرکردن مشاعل خود آزادی انتخاب بیشتری داشته باشند.
در اواخر دهه ۱۹۹۰ و در بازارهای رقابتی، کارفرمایان بیشتر مایل به دادن آموزش رسمی و گرفتن تجربه مشخص کاری بودند. با نرمتر شدن بازار، کارفرمایان نیز بیشتر مایل به جذب آموزش و تجارب کاری ویژه شدند.
اکنون شرکتها میخواهند مشاغل IT خود را به چند دلیل به خارج از کشور منتقل کنند. این دلایل شامل نیاز به بومی سازی گسترده محصولات و خدمات، توانایی استفاده از اختلافات زمانی و جغرافیایی برای ایجاد شیفتهای دوم یا سوم کاری به عنوان وسیلهای جهت باز نگه داشتن بازارها و نیز یک استراتژی برای کاهش هزینهها میباشد.
از آنجایی که طبیعت شرکتهای خارجی جمعیتهای نیروی کاری IT را بیش از گذشته پیچیده ساخته است، تعادل سنتی میان هزینه و کیفیت به تدریج از میان میرود. در نتیجه، توسعه خارجی مشاغل بیشتر به عنوان یک گزینه مطرح میشود و کارفرمایان بیشتری این راه حل را در ارتباط با انواع بیشتری از مشاغل IT در نظر میگیرند.
نتیجهگیری
ملاحظه شد که فناوری اطلاعات تحولات زیادی در کلیه فعالیتهای اجتماعی ازجمله کارآفرینی بوجود آورده و به عنوان مهمترین ابزار کارآفرینی مدرن مورد توجه قرار گرفته است. همچنین کارآفرینی در فناوری اطلاعات پهنه وسیعی برای فعالیت دارد.
کارآفرینی لازمهی توسعه فناوری و توسعه فناوری بستر کارآفرینی است. بنابراین با یک تعامل دو سویه میان این دو مواجه هستیم و بر اساس اهمیت نقش بسترساز کارآفرینی، وظیفه نهادهای مسئول مدنی و اجتماعی مشخص میشود.
دولتها باید بستر کارآفرینی در حوزهی فناوری اطلاعات که همان شبکههای ارتباطی و اطلاعاتی میباشد را توسعه دهند و تقویت کنند و امکان دسترسی آسان همگان به این شبکهها را فراهم نمایند. ضمن این که فرهنگ استفاده از شبکهها را ایجاد کرده و گسترش دهند و قوانین و مقررات لازم را تدوین و اجرا نمایند.
از سوی دیگر در بخشهای خصوصی شرکتهای IT در حال افزایش کارکنان پشتیبانی فنی هستند و این نشان دهنده آن است که همواره در ارتباط با محصولات یا برنامههای جدید نیازمند نیروهای انسانی تازه نفس هستند. این گونه فعالیتها علاوه بر آن که سبب رشد سرمایه IT میشوند، جذب منابع انسانی را نیز در پی دارند.
بنابراین به نظر میرسد این شرکتها بتوانند فراتر از اهداف استخدامی خود بروند و سهم بیشتری در کارآفرینی داشته باشند.