اندوه مرد ایستاده …

زمان خواندن 0 دقیقه

رهگذرِ آشنا

شادمانه می‌خندید و نمی‌دانست

خنده‌اش؛

اندوهی هزار ساله است

در دلِ مردِ ایستاده …

برچسب‌ها:
این مطلب را به اشتراک بگذارید