در حسرت جادوی از دست رفته‌ی کودکی

زمان خواندن 1 دقیقه

ای کاش می‌شد با آرزویی کودکی خود را تا به آخر همراه خود می‌بردیم. ای کاش دیگران می‌فهمیدند بعضی مردها بدون کودکی‌شان همیشه چیزی کم دارند. کاش می‌دانستند مردانی در این دنیا زندگی می‌کنند که برای زنده بودن، برای زنده زندگی کردن، برای آن که جانی داشته باشند برای بودن با مردمان، برای ماندن در حضور عزیزان، باید کودک بمانند و همیشه در آستانه‌ی بلوغ‌شان نفس بکشند.

ای کاش می‌فهمیدند اگر جادوی کودکی باطل شود، هیچ سحر و آرزویی آن را برنمی‌گرداند و جایش را عقده‌هایی می‌گیرند که مرد را از پا درمی‌آورند و اطرافیانش را می‌سوزانند.

امتیاز شما به این مطلب: 

۰

امتیاز شما :

این مطلب را به اشتراک بگذارید